۱) همین چند هفته قبل سارا مرودشتِ فارس رو داد به استان اصفهان، منم چند روز پیش زاکان رو دادم به یزد، شایعه کردن که قبلاً مال قزوین بوده، خلاصه که آره، ما چنین آدمهای خفنی هستیم که فقط با یک اشاره حتی تقسیمات کشوری رو هم جابهجا میکنیم :|
۲) داشت در مورد فردوسی میخوند ، در مورد شاهنامه و اینکه چند سال سرودنش طول کشیده پرسید منم برای اینکه یادش بمونه براش بیت "بسی رنج بردم در این سالِ سی . عجم زنده کردم بدین پارسی" رو خوندم ، امشب اومده میگه منم یه شعر گفتم؛ میگم خب بخون، میگه "دوازده سال کشیدم تا رفتم پیشِ خدا . دوازده سال عمر کردم تا آن را رساندم به دین خدا" ؛ میگم این الان شعره؟ میگه اره مثل همون شعره بود میخوندی سالِ سی و اینا، مثل همونه :|
معنی بیتی که سروده رو نمیدونه ولی فکر کنم میخواد دین رو تحریف کنه :))
+ میگن این بیت مربوط به فردوسی نیست، پژوهشهای بیشتر در موردش رو میسپارم به خودتون :|
۳) داشتم بر میگشتم خونه که گوشهی خیابون یه ماشین عروس دیدم؛ از کنارشون رد شدم که داماد صدا زد "فرشتَه"! یه لحظه تعجب و تعلل کردم، که رفت سمت ماشین و همونطور که میزد روی شیشه دوباره صدا زد "فرشتَه، شیشه رو بکش پایین" ؛ متوجه شدم که اسم عروس فرشته است!
راستش رو بخواید تا حالا کسی اسمم رو انقدر بد تلفظ نکرده بود، اخه حیف نیست فرشته به این قشنگی رو فرشتَه [ با تلفظ ه از اعماق حلق] تلفظ کنی؟ همونجا تصمیم گرفتم یکی از ملاکهام رو تلفظ درست فرشته بذارم ! :|
پن: حلول ماه مبارک رمضان مبارک!
از همین اول ماه رمضان یادآوری میکنم که تکخور نباشید، برای ما هم دعا کنید :)
درباره این سایت