من دختر زمستانم، معشوقهی باران!
در رگهایم برف جاریست و استخوانهایم تکههای محکم یخ!
من دختر زمستانم!
ماهِ عسلم بهمن است و آرمان شهرم قطب ، ریههایم بوی سرما میدهد و خوابهایم از تگرگِ زمستان لبریز!
من دختر زمستانم!
دستانم بوی لیمو میدهد و موهایم پرتقال ، در چشمانم بنفشه تکثیر میشود و لبهایم با سرخی انار رقیب!
من دختر زمستانم!
پُرَم از خاطرات ماهی کباب شده و سیبزمینیهای کوچک زیرِ چاله ، سرخی آتش بخاری ، نجواهای عاشقانه کنار آشرشته ، صورت سرخ شده با لبو و بوی ذرت بلال شده، داغی چای و عطر قهوه !
من دخترِ زمستانم، دخترِ سرما ، معشوقهی باران .
+ زمستون مبارک !
درباره این سایت